جدول جو
جدول جو

معنی فجر کاذب - جستجوی لغت در جدول جو

فجر کاذب
اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، کنایه از روشنایی که در آخر شب در جانب مشرق پدیدار شود و گمان رود که فجر است لکن فجر صادق نیست و باز در تاریکی محو می شود تا هنگامی که فجر صادق طلوع کند، اول سپیده دم که هنوز هوا خوب روشن نشده، دم گرگ، تاریک روشن، صبح دروغین، صبح اوّل، صبح نخستین، صبح کاذب
تصویری از فجر کاذب
تصویر فجر کاذب
فرهنگ فارسی عمید
فجر کاذب
(فَ رِ ذِ)
بام بالا. ذنب السرحان. صبح نخستین. دم گرگ. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به ذیل فجر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ بَ رِ ذِ)
آن خبری است که از حد تواتر کمتر باشد. (از تعریفات جرجانی)
لغت نامه دهخدا